چرا موتور جستجوهای داخلی در قطع اینترنت پاسخگو نبودند؟
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۲۱۰۶۵
صراط:
در قطعی اینترنت جهانی یکی از نرمافزارهای پایه که روی بستر شبکه ملی اطلاعات قرار دارد و باید بتواند در چنین شرایطی به مردم سرویس ارائه دهد، موتور جستوجوی ملی است.
به گزارش ایران در مدت ۱۰ روزه قطعی اینترنت جهانی موتور جستوجوهای ملی اعم از پارسی جو و یوز وقتی با افزایش ناگهانی کاربران (۲۰۰ برابری) مواجه شدند، نتوانستند پاسخگوی این خیل عظیم باشند که پیش از این از موتورجستوجوهای خارجی مانند گوگل، بینگ و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما چرا جویشگرهای ملی در مدت قطعی اینترنت جهانی موفق نبودند؟ پیش از قطعی اینترنت جهانی حاکمیت باید چه اقدامهای مهمی را پیادهسازی میکرد تا موتورهای جستوجوی ملی بتوانند جوابگوی خیل عظیم کاربران باشند. برای دریافت پاسخ این سؤالات به سراغ علیرضا یاری مجری طرح پروژه جویشگرهای بومی و دو نفر از کارشناسان حوزه فناوری اطلاعات رفتیم.
سه رأس یک مثلث
«جویشگرهای ملی به مدت دو سال از سوی حاکمیت رها شده و حمایتی از آنها نمیشد بهطوری که بهعلت روند نزولی تعداد کاربرانشان پهنای باندی که در اختیار آنها قرار گرفته بود کاهش یافت و از سوی دیگر تعداد سرورهایی که این موتورهای جستوجو در اختیار داشتند پاسخگوی افزایش غیرمنتظره کاربران (۱۰۰ تا ۲۰۰ برابری) نبود به همین دلیل سرورها هنگ کرده و نتوانستند پاسخگوی جستوجوی کاربران باشند.»
علیرضا یاری مجری طرح پروژه جویشگرهای بومی با بیان مطلب فوق به «ایران» گفت: تاکنون نه تنها سیاستگذاریهایی که تدوین شده و به تأیید بالاترین مقامات کشور رسیده اجرایی نشده، بلکه در داخل کشور هیچ توافقی مبنی بر داشتن موتور جستوجوی بومی که جایگزین موتور جستوجوهای غیربومی شود وجود ندارد؛ بنابراین مهمترین کاری که باید برای رسیدن به موتور جستوجوی بومی موفق انجام بگیرد این است که همزمان به سه رأس مثلث (رگولاتوری، محتوایی و استفاده مردم از جویشگر) توجه شود تا پاسخگوی نیاز کاربران باشد.
یاری با بیان اینکه برای دو جویشگر پارسی جو و یوز ۵ میلیارد تومان (۲ میلیارد تومان برای پارسی جو و ۳ میلیارد تومان برای یوز) هزینه شده، گفت: اگر ما نیز بهدنبال موفق بودن موتورجستوجوهای خود مانند «بایدو» چین هستیم باید حاکمیت و دولت ورود کند و سه رأس مثلث به درستی ترسیم و اجرایی شود.
وی افزود: مشکل عمده جویشگرهای بومی نه سختافزاری است و نه نرمافزاری. چون امکان خرید سختافزاری از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات وجود دارد و از لحاظ نرمافزاری نیز جویشگرهای بومی به رشد قابل قبولی رسیدهاند. مشکل اصلی این است این جویشگرها هنوز از سوی مردم مورد پذیرش قرار نگرفته و مردم ترجیح میدهند به جای جویشگرهایی که دارای محدودیت در ارائه محتوا و دقت پایینتری است از جستجوگرهای خارجی مانند گوگل و بینگ استفاده کنند.
مجری پروژه جویشگرهای بومی درباره نقاط قوت و ضعف موتور جستوجوگرهای بومی نیز گفت: نقطه قوت آنها در این است که ما به یک فناوری در کشور دست یافتیم که با دقت قابل قبولی کار میکند و توسعهپذیر است و حتی با افزایش سرور امکان خدمات دهی به میلیونها کاربر وجود دارد، اما مهمترین نقطه ضعف آن همانطور که گفتم هنوز از سوی مردم مورد پذیرش قرار نگرفته. یعنی مردم آنها را جایگزین جویشگرهای غیربومی نکردهاند و این یعنی ضعف در بازاریابی و برندینگ.
یاری با بیان اینکه از آنجایی که سیاستهای قبلی حاکمیت و دولت در زمینه جویشگرهای بومی نتیجه مثبتی در بر نداشته و آنها باید سیاستهای خود را در زمینه موتورهای جستوجوی ملی تغییر دهند، گفت: به عبارتی دولت نباید تنها حمایت مالی کند، چون تنها فراهم کردن یک رأس مثلث جوابگو نخواهد بود و باید به رگولاتوری و محتوایی هم نیز توجه شود. در زمینه محتوایی نیز باید در صندوقچه اطلاعات سازمانها به روی موتور جستوجوی ملی باز شود. اطلاعاتی که حتی گوگل نیز آنها را در اختیار ندارد.
مقایسه پراید با بنز
محمـــدجواد مطهــری شریـــــف کارشناس فناوری اطلاعات معتقد است آنچه در زمینه موتورهای جستوجوی ملی اتفاق افتاده این است که متأسفانه ما تکنولوژی به بلوغ رسیده را وارد کشور کردیم و بعد بهدنبال بومیسازی آن رفتیم و حال محصول بومی خود را با یک محصول خارجی که ۲۰ سال زمان برده و برای آن میلیاردها دلار هزینه شده تا به بلوغ رسیده، مقایسه میکنیم.
مطهری شریف به «ایران» گفت: مقایسه دو محصول به بلوغ رسیده و ابتدای راه شدنی نیست. گویی ما در حال مقایسه محصولی بهنام پراید با بنز هستیم. گوگل که از ابتدا گوگل کنونی نبوده و از یک سوله با هزینهای میلیارد دلاری به اینجا رسیده است. اگر ما موتور جستوجوی ملی را با خودش و با میزان پولی که برای آن هزینه، تبلیغ و استفادهای که از آن شده یا با میزان فناوری که برای آن بهکار رفته، مقایسه کنیم دیگر کلمه ناموفق را برای آن بهکار نمیبریم.
وی افزود: یک فرد دانش بنیانی موتور جستوجویی بهنام پارسیجو را طراحی و راهاندازی کرده این در حالی است که تا پیش از قطعی اینترنت جهانی مردم نام این موتور جستوجوی ایرانی را نشنیده بودند، چون برای دیده شدن و معرفی آن هیچ اقدامی مؤثری نشده بود.
این کارشناس فناوری اطلاعات با اشاره به اینکه اگر موتورجستوجویی مانند «یاندکس» روسیه موفق بوده به این دلیل است که حاکمیت به تمام معنا از آن حمایت کرده، گفت: پروژههای ملی مانند ایمیل، موتور جستوجو، پیام رسانها و... که جزو نرمافزارهای پایه هستند با ۵ میلیارد تومان هزینه بهجایی نمیرسند و باید آنها را به تیمهای دانشگاهی دانش بنیان واقعی سپرد و از آن پشتیبانی کرد و سپس ابتدا بهصورت محدود پشتیبانی و آزمایش کرد.
وی افزود: برای رشد آن هم باید از مدارس شروع کرد. باید ۱۴ میلیون دانشآموز خود را مجبور کنیم تا اطلاعات خود را از موتورجستوجویهای داخلی پیدا کنند. باید نسل جدید را با موتورهای جستوجوی ملی آشنا کنیم. یا، چون کارمندان ادارهها کار تحقیقاتی انجام نمیدهند میتوان آنها را ملزم کرد تا از موتور جستوجوهای داخلی برای جستوجوی مطالب فارسی استفاده کنند.
از سوی دیگر باید برای جویشگرهای بومی کسب و کار تولید شود و یکی از آنها این است که دولت از این موتورهای جستوجو، داده بخرد. مثلاً اگر دانشآموزان در جستوجوگر داخلی سرچ کنند مشخص میشود که دانشآموزان ما بهدنبال چه نوع دادههایی هستند و میتوان آن دادهها را خرید و برای متون درسی، پرورشی و برنامهریزی استفاده کرد.
ورود حاکمیت
«در زمان قطعی اینترنت جهانی بزرگترین مشکلی که کاربران با آن مواجه شدند و کسب و کارها نیز خسارت دیدند، نبود موتور جستوجوی ملی قوی بود.»
مصطفی مؤمنی استاد دانشگاه با بیان مطلب فوق گفت: موتورهای جستوجوی ملی را برای چنین روزهایی آماده نکرده بودند. بههمین دلیل با افزایش ناگهانی کاربران نتوانست به نیاز آنها پاسخ دهد، به طوری که یکی از این موتورهای جستوجوی ملی همان ابتدای کار با هجوم کاربران از کار افتاد و دیگری هم نتوانست به خوبی پاسخگوی خیل عظیم کاربران باشد.
مؤمنی با اشاره به اینکه مردم آدرس هیچ سایتی را یادداشت نمیکنند و همیشه برای پیدا کردن آن به موتور جستوجو مراجعه میکنند، افزود: کاربران در مدت ۱۰ روز قطعی اینترنت نتوانستند از طریق موتورجستوجوهای ملی به آدرسها دست یابند و بههمین دلیل کسب و کارهایی هم که در داخل میزبانی میشدند، مشتری نداشتند.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: اگر کشوری مانند چین با قطعی اینترنت جهانی دچار آسیب نشده و کسب و کارهای آنها دچار ضرر و زیان نمیشوند به این دلیل است که حاکمیت آنها در زمینه موتور جستوجوی ملی بموقع ورود کرده و توانسته موتورهای جستوجوی خود را راهاندازی و به قدری ارتقا دهد که جوابگوی نیاز کاربران خود باشد. موتورهای جستوجوی ملی هنوز نتوانستند پیشرفتی حاصل کرده و در زمینه ارائه خدمات به کاربران موفق عمل کنند.
وی افزود: علت اینکه جویشگرهای ملی نتوانستند پاسخگوی نیاز کاربران در شرایط حساس باشند به این دلیل است که مجموعه بخش خصوصی در حقیقت پتانسیل لازم را برای ارائه موتور جستوجوی ملی با آن گستردگی بالا را ندارد. باید حتماً در این زمینه حاکمیت (شورای عالی فضای مجازی) و دولت (وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات) ورود کرده و خود یک موتور جستوجوی ملی ایجاد کنند.
زیرساخت لازم را سازمان فناوری اطلاعات دارد و میتواند از متخصصان خود استفاده کند و در عرض یک سال موتور جستوجوی خوبی را روانه بازار کرده و آن را به مردم معرفی کند که اگر خدای نکرده دوباره با قطع اینترنت بهدلیل مشکلات داخلی یا از سوی دشمنان خارجی روبهرو شدیم کسب و کارهای داخلی و کاربران دچار مشکل نشوند.
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: قطعی اینترنت اینترنت جهانی صراط
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۲۱۰۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فیلتر شکست خورد / حضور بیش از 40 میلیون ایرانی در اینستاگرام
به گزارش صدای ایران از اعتماد، گزارشهای غیررسمی میگویند بیش از ۴۰ میلیون ایرانی کاربر اینستاگرام هستند و این شبکه، پرمخاطبترین شبکه اجتماعی در ایران است. یافتههای دیتاک نشان میدهد در سال ۱۴۰۱ از ۶ میلیون اکانت پابلیک ایرانی در اینستاگرام ۴۵۰ میلیون پست منتشر شده و کاربران ایرانی در هر ثانیه بیش از ۲۵ هزار بار پستهای اینستاگرام را میبینند.
اينستاگرام از همان آغاز راهاندازياش در سال ۲۰۱۰ براي همه مردم در هرجاي جهان شبكه اجتماعي جذابي بود اما جذابيت ويژهاش را در ايران مديون يك چيز بود: فيسبوك كه يكي از بزرگترين فضاهاي اجتماع مجازي ايرانيان بود، فيلتر بود و مسدودنبودن اينستاگرام خيلي زود كاربران ايراني را از فيسبوك بيرون كشيد. البته اينستاگرام هم سالها بعد فيلتر شد اما وقتي كه ديگر قاعده بازي عوض شده بود. اينستاگرام آنقدر در زيست روزمره مردم ايران جا گرفته بود كه با فيلترشدنش هم كسي جايي نرفت؛ ماندند و پس گرفتند.
گزارشهاي غيررسمي ميگويند بيش از ۴۰ ميليون ايراني كاربر اينستاگرام هستند و اين شبكه، پرمخاطبترين شبكه اجتماعي در ايران است. مداراي مسدودكنندگان اينترنت در ايران با اين شبكه اجتماعي بسيار بيشتر از شبكههاي اجتماعي بود. در حالي كه ديگر شبكههاي اجتماعي با مسدودسازي و فيلترينگ دولتي مواجه بودند، اينستاگرام تا سالهاي اخير يكي از آخرين شبكههاي اجتماعي بينالمللي بدون فيلتر در ايران بود و حتي مدتي صحبت از «فيلترينگ هوشمند» آن بود اما بالاخره در انتهاي شهريور ۱۴۰۱ و به دنبال اعتراضات به مرگ مهسا اميني، اينستاگرام هم فيلتر شد.
اين اتفاق درست زماني رخ داد كه اينستاگرام فراتر از يك شبكه اجتماعي، تبديل به پلتفرمي درآمدزا براي هزاران كسبوكار ايراني شده بود و كسبوكارهاي خانگي زيادي هم بر روي اين پلتفرم شكل گرفته بود. بر اساس گزارشي كه استارتاپ پادرو در سال ۱۴۰۱ منتشر كرد، شهريور ۱۴۰۱، قبل از فيلترشدن اينستاگرام، حدود ۶۳۰ هزار فروشگاه فعال اينستاگرامي وجود داشت كه بيش از نيمي از آنها تا ماهها بعد هم نتوانستند كسبوكار خود را دوباره فعال كنند.
برخلاف كانالهاي تبليغاتي سنتي كه اغلب نيازمند سرمايهگذاري زيادي بودند و بازگشت سرمايه در آنها نامشخص بود، اينستاگرام به كسبوكارها امكان ميداد با كمترين هزينه، محصولات و خدمات خود را به صورت بصري به مخاطبان هدف ارايه دهند. علاوه بر اين، الگوريتم اينستاگرام كه محتواي تصويري را بر اساس ميزان درگيري كاربران اولويتبندي ميكرد، به كسبوكارها امكان ميداد تا ديدهشدن خود را بر اساس كيفيت و جذابيت پستهايشان افزايش دهند. اين قابليتها، تحولي اساسي بود كه زمين بازي را بين برندهاي شناختهشده و تازهواردها هموارتر ميكرد.
با اين حال، هيچكدام از اينها مسوولان را متقاعد نكرد كه دست از فيلتركردن پركاربرترين شبكه اجتماعي در ايران بردارند. از آن سو، كاربران بودند كه رفتار متفاوتي از خود نشان دادند. كمي كه محدوديتهاي اينترنتي روزهاي اعتراض كمتر شد، كاربران با فيلترشكن به اين شبكه اجتماعي بازگشتند. در گزارشي كه موسسه پژوهشي ديتاك در مورد ميزان فعاليت كاربران ايراني در اينستاگرام منتشر كرده، آمده است: «بسياري از كاربران ايراني تصور داشتند با فيلترينگ اينستاگرام، اين شبكه اجتماعي نيز همچون فيسبوك از ردهبندي شبكههاي اجتماعي پرطرفدار ايراني خارج ميشود؛ اما دادههاي ديتاك نشان ميدهد كه پس از اعتراضات ،حجم محتواي عمومي اين بستر به مرور افزايش يافت.»
يافتههاي ديتاك نشان ميدهد در سال ۱۴۰۱ از ۶ ميليون اكانت پابليك ايراني در اينستاگرام ۴۵۰ ميليون پست منتشر شده و كاربران ايراني در هر ثانيه بيش از ۲۵ هزار بار پستهاي اينستاگرام را ميبينند.
در گفتوگوهاي روزمره ايرانيان، توييتر فضايي سياسيتر تلقي ميشود و اينستاگرام را بيشتر شبكهاي «زرد» مينامند اما كاربران اينستاگرام، بهخصوص كمسنوسالترها، ميگويند اينطور نيست كه اينستاگرام فقط براي سرگرمي باشد. دلارام، دانشآموز سال يازدهم متوسطه كه صفحهاي با ۳۰ هزار دنبالكننده در اينستاگرام دارد، ميگويد: «اينستاگرام خيلي بزرگ است. همهجور محتوايي هم تويش پيدا ميشود. به خودتان بستگي دارد كه چه كساني را دنبال كنيد. همين اينستاگرام به خود من چيزهايي ياد داده كه 10سال ديگر مدرسه بهم ياد نميداد. چرت و آشغال هم كم نيست توش ولي ميتوانيد انتخاب كنيد چي را دنبال ميكنيد.»
او درباره تأثير فيلترشدن اين شبكه اجتماعي معتقد است: «اولش كه فيلتر كردند و اينترنت را بستند، مخاطباي همه ريزش كرد ولي الآن از قبل فيلتر هم رشد پيج من بيشتر بوده. الآن بيشتر براي دسترسي به برنامههاي فيلترنشده مثل اپهاي بانكي به دردسر ميافتيم تا برنامههاي فيلترشده. ديگه فيلترشكنها ۲۴ ساعته روشنه.»
با اين حال، فيلترينگ اين شبكه اجتماعي چندان بياثر نبوده است. پريسا، ۲۱ساله و صاحب كسبوكاري اينستاگرامي، درباره وضعيتش ميگويد: «شرايط بسيار سختي براي من و كسبوكارم بود. اينستاگرام پلتفرم مهمي براي آدمهايي مثل من است تا به مشتري دسترسي پيدا كنيم. وقتي كه دولت اينستاگرام را فيلتر كرد، ضربه بزرگي به من وارد شد. اول فكر كردم ممكن است يك اختلال موقتي باشد اما فيلترينگ چندسال طول كشيده است و در اين مدت فروش من بهشدت كاهش يافته است. اين فوقالعاده خستهكننده است.»
پريسا ادامه ميدهد: «فيلترينگ من را مجبور كرده است كه از كاربرانم بخواهم به پلتفرمهاي داخلي مثل روبيكا و ايتا بيايند اما كلي سر اين فحش خوردهام و كمتر از پنج درصد مشتريانم حاضر شدهاند در كانال روبيكا عضو بشوند. به نظرم دولت دارد كسبوكارهاي كوچك را خفه ميكند.»
او همچنان اميدوار است كه مسوولان در سياست فيلترينگ تجديدنظر كنند. «اين كار به كسبوكارها آسيب ميزند. روياي من اين است كه كسبوكار كوچكم را بينالمللي كنم اما اين فيلترهاي فعلي اين كار را بسيار دشوار ميكنند. تنها كاري كه ميتوانم انجام دهم اين است كه تا جايي كه ميتوانم خود را تطبيق دهم و به استقامت ادامه دهم.»
عدهاي هم از سياسيشدن اينستاگرام گلايه دارند و ميگويند اين كار «نميگذارد مثل بقيه مردم دنيا زندگي كنيم». علي، ۱۷ساله، در اين باره ميگويد: «اين فيلترينگ اينستاگرام ديگه واقعا ديوانهكننده شده! من نه سياسيام نه هيچي، فقط ميخوام زندگي كنم. همين الآن نصف عكسهاي اينستاگرام لود نميشود!»
او ميگويد اينستاگرام كلي محتواي مفيد براي بدنسازياش دارد اما بخش زيادي از آنها را از دست ميدهد. علي اضافه ميكند: «صادقانه بگويم، من واقعا برايم مهم نيست كه دلايل فيلترينگ چيست. من ميخواهم بهترين زندگي نوجوانيام را داشته باشم، اين را كسي ميفهمد؟ اين خيلي خواسته زيادي است كه بتوانيم به مسخرهبازيكردن و سلفيگرفتن خودمان بپردازيم؟» با همه اينها، وعده رفع فيلتر از اينستاگرام هميشه وعدهاي سر خرمن بوده است و هرگز محقق نشده است. كاربران هم سعي كردهاند خود را با شرايط جديد تطبيق دهند و حتي از مجهزبودن كاربران ايراني به فيلترشكن استفاده كنند و كار خود را در فضاهايي مثل يوتيوب كه امكان درآمدزايي سادهتري هم دارند، بسط بدهند و از آن طرف، تحريمها هم امكاناتي را براي نقد كردن درآمدهاي دلاري فراهم كرده است كه «يوتيوبرشدن» را آسانتر هم كرده است.